) انگیزه های صادراتی شرکت ها
اغلب موسسات از حرکت به سمت بازارهای بین المللی و انجام عملیات صادرات، به دنبال کسب سود بیشتر هستند و البته انگیزههای دیگری از جمله افزایش سهم بازار، رهبری در صنعت و بازار و غیره نیز دارند. با این وجود ریشهی انگیزههای دیگر نیز در کسب سود است زیرا سودآوری یک شرکت نشانهی سلامتی آن است. در مجموع انگیزههای صادرات شرکتها را میتوان از یک دیدگاه به شرح زیر تقسیم بندی نمود (سوارز- اورتگا و آلاموورا[۱]، ۲۰۰۵، ص ۱۱۲):
جدول ۲-۱) مجموع انگیزه های صادراتی شرکت ها
انگیزاننده های صادرات | داخلی | خارجی |
فعالانه | صرفه مقیاس ناشی از صادرات
اصرار و علاقه ی شدید مدیران داشتن رشد رقابتی ناشی از صادرات پتانسیل رشد اضافی ناشی از صادرات پتانسیل سودآوری اضافی ناشی از صادرات پتانسیل فروش ناشی از صادرات تولید محصولات با کیفیت منحصر بفرد
|
تشویق سایر سازمانها و نهادها
شناسایی فرصت های بهتر در خارج از کشور دارا بودن اطلاعات گسترده از بازارهای جهانی انگیزاننده های دولتی دریافت سفارش در نمایشگاه های تجاری |
انفعالی | تجمع محصولات در انبار و تولید زیاد ظرفیت تولید بلااستفاده
جبران فروش های فصلی نیاز به کاهش ریسک وابستگی به بارازهای داخلی رکود و کاهش فروش و سود داخلی
|
رقابت شدید در بازارهای داخلی
حرکت رقبا به سمت صادرات دریافت سفارش ناگهانی از مشتری اشباع بازارهای داخلی |
منبع: سوارز-اورتگا و آلاموورا، ۲۰۰۵
۲-۱-۷) موانع صادراتی
شرکتها در هر یک از مراحل فرآیند بین المللی شدن از قبل از شروع عملیات صادرات تا مراحل آغازین و درگیری اساسی در صادرات، با موانع صادراتی مواجه میشوند اما اغلب ماهیت این موانع در طول فرآیند بین المللی شدن تغییر میکند. به گونهای که در مراحل اولیه بیشتر مربوط به طرز تلقی و نگرش به صادرات بوده و جنبهی ادراکی دارند اما با پیشرفت در فرآیند صادرات، بیشتر ماهیت ساختاری و عملیاتی پیدا می کنند که جنبهی تجربی و واقعی دارند. کاوسگیل (۱۹۸۴)، موانع صادراتی را براساس ریشهی آنها دسته بندی کرده است. در دستهبندی وی این موانع ممکن است ریشه در محیط داخلی شرکت داشته یا مربوط به محیط خارجی شرکت گردد. سرینگهاوس و راسن (۱۹۹۰)، موانع صادراتی را به موانع انگیزشی، موانع عملیاتی، موانع اطلاعاتی و موانع دانشی، دستهبندی کردهاند. لئونیدو[۲] (۱۹۹۵)، با ترکیب دو شاخص ریشه یا منبع مانع و محل مانع یک نوع شناسی از موانع صادراتی ارائه داده است. در این دسته بندی موانع صادراتی درونی شرکت و مربوط به کشور مادر، موانع درونی و مربوط به کشور هدف، موانع بیرونی مربوط به کشور مادر و موانع بیرونی مربوط به کشور هدف، چهار گروه موانع صادرات میباشند (حسینی و همکاران، ۱۳۸۹، ص ۲۷).
۲-۱-۸) عوامل موثر بر صادرات
در تحقیقات دانشگاهی انجام شده، جنبههای مختلف شرکت که بر راهکار صادرات تاثیر میگذارند، شناسایی شده اند. اکثر تحقیقات بر عوامل داخلی و خارجی که بر روی فرآیند صادرات اثر میگذارند، متمرکز شدهاند.
- عوامل داخلی
عوامل داخلی موثر بر راهکار صادرات، متغیرهایی میباشند که توسط شرکت تحت کنترل میباشند. ساختارهایی نظیر تعهد سازمان به صادرات، تمایل شرکت به صادرات، قابلیتهای مدیریتی و ادراک صحیح از صادرات، اندازهی شرکت و مزیت محصول از جمله عواملی هستند که مورد بررسی قرار گرفتهاند.
- تعهد سازمان: تعهد به صادرات به طور سنتی به دو صورت شناخته میشود: مالی و کارکنان، برای شناخت سطح درک شرکت، محققان رفتار شرکت را در جمع آوری اطلاعات از بازارهای خارجی، استخدام و آموزش کارکنان، فراهم نمودن ملاقاتها و سفرهای بین المللی، یادگرفتن فرآیند صادرات و نحوه ی اسناد صادراتی را مورد بررسی قرار دادند.
- انگیزش شرکت: بیلکی[۳] (۱۹۷۸) اولین کسی بود که انگیزش را به فرآیند فروش صادرات ارتباط داد. با تحقیقاتی که انجام داد متوجه شد که انگیزهی مدیران در امر صادرات، سوددهی بلندمدتی دارد که از طریق تنوع و رشد بلندمدت حاصل میشوند. انگیزهها برای صادرات کاملا متفاوتاند. انگیزش صادرات ممکن است به شکلهای گوناگونی باشد و برای هر شرکتی، ترکیبی از عوامل مطرح میشود.
- تواناییها و ادراکات مدیریت: کاووسگیل و نوین[۴] (۱۹۸۱) نتیجه گرفتند که تغییرات در رفتار صادرات ناشی از تفاوت در ویژگیهای مدیریت می باشد. ویژگیهای مهم مدیریتی شامل: نوع آموزش، درجه و میزان ریسک پذیری، گرایش بین المللی مدیران و گرایش مثبت مدیر به بازاریابی صادرات میباشد. با مقایسهی صادرکنندگان در مقابل شرکتهایی که صادرات انجام نمیدهند، نشان داده شد که درصد زیادی از صادرکنندگان، تجربه قبلی زندگی در کشور خارجی، مسافرت خارجی و یا یک زبان خارجی دارند. همچنین بسط تجربهی یک شرکت در بازار داخلی نقش مهمی را در تعیین سطح صادرات ایفا میکند. در واقع پیش زمینهی تحصیلی و مهارتهای زبان، از پیش نیازهای اساسی بازاریابی صادرات میباشند.
- اندازه ی شرکت: بسیاری از محققان ارتباط بین اندازهی شرکت و فعالیتهای صادراتی را مورد بررسی قرار داده اند. اندازهی شرکت از طریق حجم فروش سالانه و تعداد کارکنان، اندازه گیری میشود. بارتون[۵] و همکاران (۱۹۸۷) پس از مطالعات بسیار به این نتیجه رسیدند که بیم اندازهی شرکت و تصمیم برای صادرات، رابطه ی مثبتی وجود دارد.
- مزیت های محصول: مزیت های محصول از طریق سرمایه گذاری در برتریهای فنّی اندازهگیری میشوند که محصول یا شرکت را روانهی بازار می کند. زمانی که یک شرکت از اولویتها و برتریهای محصول خویش آگاه است، با احتمال بیشتری محصول را صادر خواهد نمود.
- عوامل خارجی
عوامل خارجی، متغیرهایی هستند که شرکت هیچ کنترلی بر آنها ندارد یا میزان کنترل کمی بر آنها دارد. برخی از این عوامل عبارتند از: محیط بازار، سطح، نوع و میزان مساعدت و همکاری دولت در امر صادرات.
- محیط بازار: تصمیم یک شرکت برای صادرات، ممکن است هم به محیط بازار داخلی و هم محیط خارجی بستگی داشته باشد. مطالعات نشان میدهند که اندازهی جاری یا بالقوهی بازار داخلی می تواند بر تصمیم صادرات تاثیر داشته باشند. رابین[۶] (۱۹۸۰)، متوجه شد که بازارهای داخلی بزرگ، به صورت مانعی برای صادرات عمل می کنند. به زعم وی، در بازارهای داخلی بزرگتر، تقاضای کافی برای محصولات تولیدی شرکتها وجود دارد، بنابراین کمتر به دنبال بازارهای جدید میباشند، در نتیجه فروش و سود خوب در بازارهای داخلی، صادرات را کاهش می دهد. همچنین اگر بازارهای خارجی بزرگتر از بازارهای داخلی باشند، به احتمال بسیار زیاد شرکت در سطح وسیعتری به صادرات مبادرت خواهد نمود. علاوه بر اندازهی بازار، شرایط رقابتی در بازار خارجی نیز میتواند نقش مهمی را در تعیین رفتار صادرات ایفا نماید. راس[۷] (۱۹۸۹)، عنوان نمود که رقابت و اندازهی بازار هر دو از عوامل مهمی تلقی میگردند. او تایید نمود که در بازارهای خارجی، رقبای اصلی بومی در کانالهای توزیع از مزیت برخوردارند و این مزیتها مانعی برای ورود یک شرکت خارجی به بازار میباشد. در مقابل کشورهایی با رقابت کمتر و فرصتهای رشد بالا به احتمال بیشتر بازارهای هدف جذابتری میباشند. عوامل موثر دیگر بر محیط بازار خارجی، شامل موانع تعرفهای و غیرتعرفهای برای ورود به بازار علاوه بر فاصلهی فیزیکی و روانی از کشور مبدأ میباشد. هرچه موانع تعرفهای و غیرتعرفهای بیشتر باشد، بازار برای شرکت جذابیت کمتری خواهد داشت.
مساعدت دولت: مساعدت دولت شامل سیاستهایی میباشد که دولت برای کمک به صادرکنندگان در جریان تجارت بین الملل به کار می برد. مطالعات نشان داده اند که دولتها هم میتوانند عامل صادرات باشند و هم مانع انجام آن گردند. عموما، آنها از طریق ارائهی اطلاعات، راهنمایی در فروش، انگیزههای مالیاتی، بیمه و برنامههای تامین بودجه، به صادرات کمک میکنند. کمکهای دولتی از طریق ارائهی اطلاعات مربوطه میتوانند، مشوق فعالیتهای صادراتی شوند. دولتها همچنین از طریق سیاست تغییر نرخ ارز خارجی میتوانند مانع فعالیتهای صادراتی گردند (کاووسگیل و ناور[۸]، ۱۹۸۷، ص ۲۲۳).
[۱] Suarez-Ortega and Alamovera
[۲] Leonidou
[۳] Bilkey
[۴] Nevin
[۵] Burton
[۶] Rabin
[۷] Ross
[۸] Cavusgil and Naor
متن فوق تکه ای از این پایان نامه بود
برای دیدن جزئیات بیشتر ، خرید و دانلود آنی فایل متن کامل می توانید به لینک زیر مراجعه نمایید: